بد روزگاری به من می گذرد . شدیدا در گیر مسائل خانوادگی و کاری هستم . دیروز پدرم حاج علی کلی نصیحتم کرد آدم بشم و دست از کار کردن بردارم تو دیسکو و پدرم هر چی پول خواستم بهم بده ولی اگر اینکار را بکنم باید هر چی می گوید گوش کنم که این با روحیات من جور در نمیاد . امید هم که از بازگشت زندگی سابق می بینه خبری نیست و مفتخوری تمام شده رفته گورشو گم کرده و راحتم گذاشته . دوستانم هم که گوره بابای بعضی هاشون انگار که اتفاقی نیافتاده همش بفکره دوست پسر جدیدشون هستند که مال کدام یکیشون خوشگل و خوش تیپ تره و پولدارتر. کم مونده دق کنم از دست بدبختی ولی روزگار می گذرد . .....
تا بعد........
همین که این امید را از سرت باز کردی یک دنیا ارزش داره . خوش باشی.
دوست بی کلک پدر و مادر است . حرفشو گوش کن. دوستانت را تصفیه کن .
سلام
هر کاری میکنی به خودت مربوطه
ولی یه کاری نکن که بعدا پشیمون بشی
بای
سلام. فقط چند روز تنها باش. فقط چند روز سرکار نرو. همه ما گاهی نیاز داریم تنها باشیم. وقتی تنها می شیم زندگی واقعی رو درک می کنیم و این فراتر از احساس هر روزه مونه. فقط باید به خود درونمون اجازه بدیم بروز و ظهور کنه. شاید یه مثال بتونه منظورو رو روشنتر برسونه. من وقتی کسی رو دوست دارم و با اون آهنگی رو می شنوم احساس من نسبت با اون دوست با اون آهنگ گره می خوره. اما اگر در خلوت خودم اون آهنگو بشنوم می بینم احساسی که دارم اونی نیست که در زمان بودن با دوستم داشتم. حالا باید تصمیم بگیرم اون آهنگ رو تنها گوش کنم احساس واقعی بهم دست میده یا وقتی با دوستم گوش کنمش. به هر حال... مثل اینکه زیادی حرف زدم(آره حرف زدم چون آنلاین دارم می نویسم و انگار که تو هم کنارمی) بیشتر سرتو درد نیارم. / شاد و موفق باشی. خدانگهدار.
سلام . زمان همه چیز را در خودش حل می کند .
سلام رویا . نیستی ؟