خاطرات خصوصی

خاطرات رویا ویدا فر و امید مروج

خاطرات خصوصی

خاطرات رویا ویدا فر و امید مروج

خودم و خودم

 

سلام.

می خوام در مورد خودم و افکارم بنویسم . احساس سنگینی می کنم . شاید با

نوشتن افکارم کمی سبک بشم. وجدانم باید راحت بشه . خودم هم راحت بشم.

در مورد خودم هم بگم که ۲۶ سالمه و الان امارات هستم و تنها دوستم که باهاش

حال می کنم امید مروج هست و بس. تو یک فروشگاه کار می کنم تو دوبی و

شبها تو دیسکو  کار می کنم. کار که نیست حال است و صفا ...

 

تا بعد .......

نظرات 6 + ارسال نظر
محبوب شنبه 21 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:11 ب.ظ http://yasmangoolabad.blogsky.com

سلام
تبریک...خوش اومدی
اجازه است لینکتون کنم؟
امیدوارم زودتر شروع کنی به نوشتن خاطرات
مشتاقم بخونم
خبرم کن...بهم سر بزن
یا حق

دفتر عشق شنبه 21 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:11 ب.ظ http://www.daftareshghe.blogsky.com/

سلام خوبی؟ وب زیبایی داری. خوشحال میشم به دفتر عشق هم بیای. شاد باشی. یا حق

دیووووووونه شنبه 21 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:32 ب.ظ http://divoonekhodeti.blogsky.com

می بافمت .... می بافمت... در خیالم می بافمت تا بافته شوی....

نه اندازه من نیستی می شکافمت!!!!!



اوووووهه چه افتخاری
اولین نفری بودم که نظر دادم


اگه بیایی بد نمیگذره یه سری بزن

امیر شنبه 21 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:23 ب.ظ

بیا با ما هم حال کن . بد نیستیم . ۲۰ سانتی داریم . خوش باشی رویا جون .

محمد یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:48 ق.ظ

سلام . خوب و خوشی ها . تو سیتی سنتر و دیسکو کار می کنی بابا !!! امید دوستته یا شوهرته ؟؟؟ عجب دوست با حالی یا شوهره با حال تری داری !!!!!؟؟؟؟؟؟

مثلث یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:40 ق.ظ http://mosallas.bogsky.com

هستم ولی خستم
موفق و پیروز باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد